چهارم جولای
کیت مادر جوانی است که برای تعطیلات آخر هفته روز استقلال شدیداً نیازمند یک پرستار بچه است و نمیتواند کسی را پیدا کند که مراقب دو پسر غیر قابل کنترلش، بیلی و جیمیسون باشد. او که به ستوه آمده، با استرس آن ها را از جایی به جای دیگر می برد. وقتی آن ها فرار می کنند دنبالشان میکند و با درخواست ها، سؤالات و خواسته های مداومشان سروکار دارد.
دیدگاهتان را بنویسید