پایانی وجود ندارد
من همیشه سعی میکنم فقط خودم باشم. گاهی اوقات از ایدههای عمیق و زیادی که در بدنم ریخته شده است آهنگ و آلبوم میسازم و آنها را برای همه غریبههای دنیا ارسال میکنم، اما بیشتر سعی کردهام زندگی روزمره واقعی را خصوصی نگه دارم. همیشه می خواستم درون را به اشتراک بگذارم و ظاهر را پنهان کنم. الان از افشای یک نسخه پرتره زیبا از این زندگی خانگی متعجبم. روتین های ساده با دختر کوچکم، ایده های پر پیچ و خم که شکل نگرفته از بین می روند. لحظات زندگی ما پروژه هنری نیست، بلکه تصویری از دنیای کوچک ما با نور و سایه های روزمره اش است، مکانی که در واقع ما در آن زندگی می کنیم. قهوه و جو دوسر پرک در یک صبح مدرسه ای، صحبت دوباره در مورد مرگ و شوخی و پوچی. – فیل
دیدگاهتان را بنویسید