جادوگران
هنگام سپیده دم، در خانه ای قدیمی در قلب جنگلی تاریک، چهار زن بی سر و صدا مشغول بحث هستند. چه کسانی آن ها را تهدید می کنند در حالی که آن ها سعی دارند به بهبود افراد کمک کنند؟ سلست، قهرمان اصلی ما، مصمم است به یک خانواده نیازمند کمک کند، علیرغم خطراتی که بیرون در انتظارش است. آیا او بدون گیر افتادن در ماموریت خود موفق خواهد شد؟ آیا واقعاً شکار جادوگران در دوران مدرن ما دیگر وجود ندارد؟
دیدگاهتان را بنویسید