(گوريل روياهاي من)Gorilla My Dreams
باگز در حال دريانوردي در درياهاي جنوب است كه يك گوريلِ مادر، كه از داشتن فرزند نااميد است، بشكه ي چوبي او را ميدزدد و باگز را به همسرش هديه مي دهد. باگز تظاهر مي كند كه در حال همكاري با آن هاست و خوشحال است، اما سريعا مي فهمد كه پدر جديدش (همسر گوريل) كمي خشن است.
دیدگاهتان را بنویسید