دارکوب وودی: دارکوب وودی روز خود را با آواز خواندن بلند و سوراخ کردن درختهای میگذارند. او موجودات دیگر جنگل را با رفتار عجیب و غریب خود به ستوه آورده روزی وودی میشنود یک سنجاب با گروهی از پرندگان درباره او صحبت میکند و شایعاتی را درباره او با آنها در میان میگذارد. با وجود اینکه او ترانهای خوانده و در آن مدعی شده که دیوانه است او این شایعات و اتهامات گسترده را مبنی بر اینکه عقلش را از دست داده رد میکند. اما بعد از اینکه آنها باعث میشوند سرش را به درخت بکوبد این پرنده بیچاره صداهایی را در سرش میشوند که باعث میشود به این نتیجه برسد که شاید حیوانات دیگر درست میگویند و در نتیجه تصمیم میگیرد که یک دکتر را ببیند و حالا او دکتر هوراس باگی را انتخاب میکند که یک روباه اسکاتلندی با لهجه خاص است که به نظر میرسد حتی از خود او هم دیوانهتر است.
دیدگاهتان را بنویسید