قهوه و سیگار ۲
یک برادر و خواهر ، نشسته در یک بار، در مورد اینکه ایده چه کسی بود که به ممفیس بیایند و اینکه کدام سیگار بهتر است حرف می زنند. دنی، گارسون، برایپر کردن فنجان ها جلومی اید، پس از اینکه متوجه می شود انها دوقلو هستند، حدس می زند که قل شیطانی کدام است. بدون توقف، او می نشیند ایده خودش را در مورد دوقلوهای الویس میگوید. او مشتاق می شود. قل خوب بالاخره شروع به صحبت می کندونظر خودش را می گوید. گارسون بی تفاوت است. پس از اینکه رییسش از او میخواهد به سر کارش برگردد، دوقلوها آزاد می شوند که به بحث و سیگار و قهوه خودشان برگردند.
دیدگاهتان را بنویسید