من… در حال رویا دیدن
جملاتی از استیون فاستر که همراه با موسیقی جوئل هارتلینگ پخش می شوند، در طول این فیلم اتوبیوگرافی پخش می شوند.صدای تکنوازی زنی که گاها با دسته ای خواننده همسرایی می کند، در حالی که ما تصویر مردی تنها را می بینیم که در سایه خانه ای خالی زندگی می کند، قطعاتی آهنگ درباره غم و اندوه می خواند. مرد داخل فیلم از جای خود بلند می شود، به آنسوی اتاق حر کت می کند، در صندلی راحتی می نشیند.او گاهی اوقات دو کودک در حال بازی را نگاه می کند. گاهی فیلم سرعت می گیرد. کلمات دستنویس همانند، «خلا تاریک»، «اشتیاق دیدار» روی صفحه ظاهر می شوند.فیلم و خوانندگی همراه با آن، هر چند دقیقه متوقف می شوند و دو باره ادامه میابند.فضای بیرون خانه خاکستری و سرد به نظر می رسد…
دیدگاهتان را بنویسید