قهرمان
چارلی طی یک پیادهروی با سگ بولداگش، نعل اسبی پیدا میکند و آن را به حساب روی آوردن شانس به خودش تلقی میکند، در همین حین متوجه یک آگهی از طرف یک آموزشگاه بوکس میشود که حریف تمرینی میخواهند و چارلی برای این کار داوطلب میشود. چارلی تصمیم میگیرد، نعل اسب را در دستکشاش بگذارد تا برنده شود. در عینحال مربی چارلی برای مبارزه با قهرمان جهان آماده میشود، که چارلی و دختر مربی عاشق هم میشوند.
دیدگاهتان را بنویسید