کنت
کمک خیاط (چاپلین) لباس یک کنت را در حین اتو کردن سوزاند و به آتش کشید. مافوقش یک نوشته پیدا کرد که چرا کنت نمی تواند در جشن شرکت کند و مانند یک کنت لباس پوشید و به جای او حضور یافت. چاپلین نیز به همان خانه ای رفت که جشن را میزبان بود ولی با خیاط برخورد کرد.سپس هر دوی آنها تلاش می کردند تا توجه سرخدمتکار، دوشیزه مانی بگ را جلب کنند. به زودی، حواس چارلی توسط دختری کولی پرت شد و خیاط دیگری را ربود. کنت واقعی بالاخره رسید و ولگردها را شناسایی و پلیس را خبر کرد.
دیدگاهتان را بنویسید