ریشهی مشکل
داستان در فضای رنگارنگ حومههای شهر در دههی ۵۰ رخ میدهد. یک زن خانهدار جوان و بیمیل شک میکند که همسایهی صمیمی آنها که یک دندانپزشک است، راز وحشتناکی را مخفی نگه میدارد. آیا این فکر تاثیر داروی بیهوشی است یا واقعا چیزی شیطانی زیر این پوشش پنهان شده است؟ دهانت را بازکن و بگو آآآآآآآآآ!
دیدگاهتان را بنویسید